بدن و چهره کودکان در سراسر چند صد سال اخیر شبیه هم به نظر می ایند اما تصاویر انان در اثار هنری با تحول و دگرگونی عظیم رو به رو بوده است.
نخستین چهره های واقعا کودکانه در هنر غرب، در اواخر قرن چهاردهم به صورت فرشته هایی کوچک با صورت هایی گرد و زیبا ولی فاقد حالت نوزادی پدیدار شده است.
این فرشته ها که تحت نام کروبی ها یا “پوتی” خوانده می شوند از اساطیر عشق پر شور که در اساطیر یونان اروس و در اساطیر روم کوپید خوانده می شوند، ملهم هستند.
این چهره های ایده ال و غیر واقعی با حقایق خشن ان روزگار ارتباطی ندارند.
در روزگاری که مرگ و میر بالای کودکان باعث می شد میان والدین با فرزندانی که عمر چندانی نداشتند ارتباط خاص عاطفی برقرار شود.
در قرن های اغازین میلادی در غرب، نقاشی از کودک تحت عنوان ” مسیح کودک ” بود.
در طول سال ها چهره نگاری از مسیح از تصویری از مردی بالغ در ابعاد کوچک دچار تحولات زیادی گشت.
در اواخر سده پانزدهم چهره کودکان قشر ثروتمند به تدریج در پرتره های خانوادگی نمایان شد، انچنان که حتی تصویر کودکان مرده خانواده را هم شامل می شد، چون در ان زمان عقیده داشتند کودکی که غسل تعمید داده شده جاوید و فنا نا پذیر است.
جمله ی گواه این امر در آثار روبنس، هال، وان دایک در این زمان مشهود است.
اما بعد ها نیمی از کودکان نیوانگلند در قرن هفدهم در قبل از رسیدن به ده سالگی می مردند، به کودکانی هم که زنده می ماندند مدام یادآوری می شد که تولد انان توام با گناه بوده و اگر به حرف بزرگتر ها گوش ندهند، عاقبتی جز دوزخ ندارند.
بازیگوشی طبعی کودکان آنان را به عنوان موضوعی نا مناسب برای کشیدن تصویر معرفی کرد.
ایالت هنر را در کانال تلگرام پیگیری کنید:
telegram.me/artstate