مهمترین مرکز تولید سفال دوره اسلامی، سمرقند بود که در آنجا تعداد زیادى از ظروف سفالى بطور کامل یا قطعات آنها کشف شده است. از منابع الهام سفالینههاى دورهٔ اسلامى یکى هنر ساسانى بود. با وجود محدودیتهاى شمایلنگارى

اسلامی، طرحهاى تصویرى و پیکرهاى تحت تأثیر هنر ساسانى روى سفالها ظاهر شد. اولین منبع الهام، هنر سفالگرى عهدعباسى بود. اما بیشترین تأثیر را ظروف لعابى منقوش ایجاد کردند. منبع دیگر، هرزاچین فراهم ساخت. اما در این دوره سفالهایى تولید شد که هیچ نوع تأثیرى از خارج نگرفته بودند. جذابترین آنها سینىها و بشقابهایى است که با کتیبههاى خط کوفى برجسته به رنگ سیاه در زمینهٔ سفید و به شکل دایرهوار در اطراف ظروف تزیین یافتهاند. این شیوه از ویژگىهاى ظروف سمرقند است؛ در حالىکه سبک کتیبهنگارى نیشابور سریع ولى با ظرافت و پالایش کمترى است. متن این کتیبهها بیشتر مثلها هستند، گاهى نیز خطوط به اشکال جانورى تبدیل مىشد. توانایى و اصالت سفالگران در شرق ایران در مقایسه با غرب ایران که بیشتر در شهر رى متمرکز بود بسیار غنى و مؤثر است. در این دوره مخصوصاً در جنوب دریاى مازندران نوع جدیدى از سفال پدید آمد که طراحى تازهاى داشت؛ یعنى طرح پرندگان بهصورت کشیده با رنگهاى قرمز قهوهاى و یا سبز در زمینهٔ سفید همراه با گیاهان به صورت کشیده.
در سدهٔ ششم هـ.ق عالىترین نمونههاى سفالینه اسلامى در شهرهاى سامراء، شوش، رى و نیشابور و سمرقند بهوجود آمدند.
چنین به نظر مىرسد که تولید شیشه در صدر اسلام داراى اهمیت فنى و هنرى خاصى بوده است.
پژوهشگران ابتدا جایگاه تولید اصلى شیشه را در مصر و سوریه مىدانستند؛ اما بعدها عراق و ایران نیز مبدأ شیشهگرى ذکر گردیدند.
یکى از مراکز تولید و شیشه، در شرق ایران و بهویژه ایالت خراسان بود. البته در این مورد اشیاء باقىمانده به صورت تکهتکه هستند و بیشتر این قطعات هیچ نوع زمینهاى براى ارتباط با منطقهٔ خاصى را ارائه نمىدهند و تضمینى وجود ندارد که آنها در محلهاى مکشوف خود تولید شده باشند.
تزیین نیز در شیشهها با روشهاى خاصى انجام مىشد؛ اما مهمتر از همه فن شیشهبرى بوده است، که با تکنیک سادە تراش قاشقى صورت مىگرفته و یا به صورت برجسته نماکار مىشده است.
کاربرد طلا و میناى رنگین در ظروف شیشهاى به منظور جلوه دادن به آنها رواج عمومى داشت و بهوسیلهٔ صنعتگران مسلمان تکامل یافت و به صورت یکى از مهمترین شاخههاى هنرهاى تزیین درآمد.
از انواع شیشهگرى در ایران آثار زیادى بدست آمده که بعضى در اکتشافات علمى نیشاپور بوده است.
شیشهگرى به احتمال زیاد در نواحى دیگر ایران نیز متداول بوده است.
فلزکارى در ایران مبناى تولید سرتاسر جهان اسلام را در خلال قرون وسطامى متأخر شکل مىدهد.
هنرمندان مسلمان فلز، چوب، شیشه و عاج را به گونهاى هنرمندانه حکاکى و تزیین مىکردند و در مکانهاى مذهبى و خانهها استفاده مىکردند. انواع طشت، جعبه جواهر، قلمدان و آفتابه را از مس یا برنج مىساختند، قلمزنى و با نقره ترصیع مىکردند. از شیشهٔ میناکارى شده براى چراغ مساجد بهره مىبردند و سرامیکهاى پُرزینت درجه یک را تولید مىکردند.
صنعت فلزکارى بر اثر رواج مجدد اسلوب زرکوبى بر سطح اشیاء مفرغى و برنجی، به شکوفایى تازهاى دست پیدا کرد. این اسلوب در اوایل دورهٔ اسلامى گاه همراه با حکاکى و برجستهکارى روى فلزات در ایران بکار رفته بود، لیکن از اوایل قرن ششم هـ.ق مس و نقره مورد استفاده قرار گرفت و از اوایل قرن هفتم هجرى نقرهکوب کردن و زرکوب کردن ظروف و اشیاء نفیس فلزى متداول شد. مرکز تولید این نوع مصنوعات خراسان و بهخصوص هرات بوده از آنجا بهسوى مغرب ایران گسترش یافت. با هجوم مغولان این اسلوب و نقش و نگارهها توسط هنرمندان آنها به موصل و عراق و شام و مصر منتقل گردید.
در دوران استیلاى مغولان هنرهاى دستى در ایران اندکاندک رو به انحطاط گذارد و صنعت فلزکوبکارى در نیمهٔ قرن هشتم هجرى متروک ماند.
ایالت هنر را در کانال تلگرام پیگیری کنید:
telegram.me/artstate