جدا از بحث حذف تنالیته و روابط و اهمیت های موجود بین درجات تنال،
انقلاب اصلی شوئنبرگ آهنگساز بزرگ اکسپرسیونیسم،بخاطر ابداع
سیستم دوازده تنی و سریالیسم بود.سیستمی که برخلاف رای بسیاری،
منسجم و تاحدودی دشوار به نظر می رسید.
در نگارش این نوع موسیقی به بیان ساده:
آهنگساز ابتدا باید تمام ۱۲صدای موجود در محدوده ی هر اکتاو دلخواه را
به صورتی بازهم دلخواه ولی هدف دار پشت سر هم چیده و بر مبنی این
سری دوازده صدایی و همچنین ۳ سری دیگر که از مشتقات همان سری
است و با شیوه های مختلف معکوس سازی بدست می آید،آهنگ سازی کند.
در این سیستم:
هیچ صدا در سری دوبار تکرار نمی شود،
روی هیچ درجه ای تاکید نمی شود،
برای ساخت سری از هراکتاوی میتوان استفاده کرد،
می توان صداهارا به هر اکتاوی انتقال داد،
وخلاصه از هرگونه تمهیدات تنال در ساخت موسیقی تاحد امکان جلوگیری
شده است.اما تفکر حذف تنال و قبل آن حرکت به سمت کروماتیسم و دوری
از تنالیته،بارها توسط آخرین بازمانده های رمانتیسیسم مثل اشتراوس،
مالر و واگنر مخصوصا در اوورتور تریستان و ایزولد اعمال و انجام شد.
شوئنبرگ اولین آهنگسازی بود که سیستمی قائده مند برای آهنگ سازی
در فضای بدون تنال محض ساخته بود.
با تشکر از رضا احمدی